معادن زغالسنگ کوچک و متوسط در ایران سالهاست که بخش مهمی از زنجیره تأمین انرژی کشور را تشکیل میدهند. این معادن در استانهایی مانند کرمان، طبس، مازندران و گلستان فعالیت دارند و ضمن تأمین بخش قابلتوجهی از نیاز داخلی، نقشی حیاتی در اشتغالزایی و توسعه اقتصادی مناطق کمبرخوردار ایفا میکنند. با این حال، چالشهایی چون فرسودگی تجهیزات، نبود حمایتهای دولتی، ضعف در دسترسی به بازار و کمبود سرمایهگذاری باعث شده تا این پتانسیلها بهدرستی بالفعل نشوند.
در این مقاله، با نگاهی تحلیلی و تطبیقی به وضعیت موجود، ضرورت نوسازی، بازنگری در سیاستگذاریها و اتخاذ رویکردی منطقهمحور برای توسعه این معادن بررسی میشود. همچنین با مروری بر نمونههای موفق بینالمللی و تحلیل نقش این معادن در پایداری انرژی، به راهکارهایی اجرایی برای ارتقاء این بخش از اقتصاد معدنی کشور پرداخته میشود.
🔹 سهم از تولید: نزدیک به ۶۰ درصد تولید زغالسنگ ایران از معادن کوچک و متوسط تأمین میشود. اما برخلاف این سهم بالا، سهمشان از تسهیلات، حمایتها و زیرساختهای توسعهای بسیار پایین است.
🔹 ویژگیهای فنی و اقتصادی:
🔹 مشکلات بازار: نوسانات قیمتی، نبود تضمین خرید دولتی، کمبود اطلاعات بازار و محدود بودن دسترسی به بازارهای صادراتی باعث کاهش انگیزه سرمایهگذاری شده است.
🔸 ۱. نبود استراتژی توسعهای مشخص: هیچ برنامه بلندمدت یا سیاست صنعتی جامع برای معادن کوچک تدوین نشده است. نبود اهداف مشخص و نظام برنامهریزی منسجم باعث شده ظرفیتهای این معادن مغفول بماند.
🔸 ۲. ضعف در نظام مالی و بانکی: بانکها بهدلیل ریسک بالا و عدم شفافیت مالی معادن کوچک، تمایلی به اعطای وام ندارند. نبود ابزارهای نوین مالی مانند بیمه سرمایهگذاری، بورس مواد معدنی یا صندوقهای جسورانه باعث محدودیت بیشتر شده است.
🔸 ۳. خلأ در نظامهای ایمنی و استاندارد: اغلب معادن کوچک فاقد تجهیزات استاندارد ایمنی، سامانههای هشدار و سیستمهای تهویه مناسب هستند که موجب افزایش حوادث و کاهش بهرهوری میشود.
🔸 ۴. نبود نهادهای واسط و شبکهسازی: معدنداران کوچک بهصورت منفرد عمل میکنند و هیچ اتحادیه یا کنسرسیوم صادراتی منسجمی برای آنها وجود ندارد. این انزوا موجب کاهش قدرت چانهزنی و بهرهبرداری ناکافی از فرصتهای بازار میشود.
در کشورهای دارای معادن مشابه مانند هند، آفریقای جنوبی، چین و اندونزی، دولتها سیاستهایی مشخص برای حمایت از معادن کوچک اتخاذ کردهاند:
این کشورها با تقویت زیرساختها و هماهنگی بخش خصوصی و دولتی توانستهاند زنجیره ارزش معادن کوچک را توسعه دهند و فرصتهای صادراتی جدید خلق کنند.
✅ ۱. نوسازی فنی: استفاده از فناوریهای نو مانند:
✅ ۲. تحول سیاستگذاری:
✅ ۳. تقویت نگاه منطقهمحور:
✅ ۴. دیپلماسی اقتصادی معدنی:
توسعه معادن زغالسنگ کوچک و متوسط، صرفاً یک ضرورت فنی یا صنعتی نیست؛ بلکه یک مأموریت ملی در راستای عدالت منطقهای، امنیت انرژی، تابآوری اقتصادی و توسعه صنعتی پایدار است. ایران با دارا بودن ذخایر قابلتوجه، تجربه انسانی و بسترهای علمی در صورت بازتعریف سیاستها و نوسازی زیرساختها میتواند این معادن را به پیشرانهای واقعی رشد تبدیل کند.
زمان آن رسیده است که به معادن کوچک نه بهعنوان واحدهای کمبازده، بلکه بهعنوان فرصتهایی برای خلق ارزش افزوده، اشتغال پایدار و تحول منطقهای نگاه کنیم. آینده معادن ایران نه در غولهای معدنی بلکه در احیای بازیگران کوچک و نوآور شکل خواهد گرفت.